» واژگان برز
همه |
آ |
ا |
ب |
پ |
ت |
ث |
ج |
چ |
ح |
خ |
د |
ذ |
ر |
ز |
ژ |
س |
ش |
ص |
ض |
ط |
ظ |
ع |
غ |
ف |
ق |
ک |
گ |
ل |
م |
ن |
و |
ه |
ی |
از ان گله
۱۳ بهمن ۱۳۹۰
[ ا ُ گ ُ ل َ ] اشاره به سمت و سوی با تاکید کلمه " آن " ، از آن طرف ، از آن گوشه ، از آن قسمت ادامه مطلب
فینه
۱۳ بهمن ۱۳۹۰
[ نَ ] نوعی کلاه مخصوص که افراد عالم ، واعظ و مداح ( عموماً فاقد مدرک حوزوی ) بر سر گذاشته و با عبایی بر دوش در پله اول منبر می نشستند و خطابه می کردند . اندازه و شکل آن استوانه ای با ... ادامه مطلب
گنده
۱۱ بهمن ۱۳۹۰
[ گ ُ د ِ ] گـِــل بسیار سفت که فاقد آب رونده باشد و ترکیبی از خاک و مقداری جزئی ماسه با کاربردی برای پوشش روی چـَــزّه با ضخامتی حدودا 10 تا 15 سانتیمتر ، که توسط استاد کار با فشار پا آن را وَرز می ... ادامه مطلب
چزه
۰۸ بهمن ۱۳۹۰
[ چ َ زّ ] نوعی خار و بوته که برای گرم کردن تنور و حمام از آن استفاده میشده و همچنین برای پوشش روی شمش سقف ها که مانع ریزش گـِــل یا " گــُـنده " شود .
پوشش سقف به ترتیب از قسمت ... ادامه مطلب
دور دلم
۰۸ بهمن ۱۳۹۰
[دُ ر ِ د ِ م َ ] مخفف جمله "دور از دلم است " به دلم نمی چسبه ، خوشم نمیاد ، به دلم بد میاد ، نهی کردن چیزی از ته دل . ادامه مطلب
نون شیر
۱۰ دى ۱۳۹۰
[ ن ِ ] نانی که خمیر آن ترکیبی از شیر ، آرد ، خاک قند ، زرد چوبه و نمک باشد و از آب استفاده نشده باشد. ادامه مطلب
دغاله خشکه
۱۰ دى ۱۳۹۰ [ ۱نظر ثبت شده ]
[ د َ غ ّ خ ُ ] خشک شدن مایعی روی زمین ، پارچه کاغذ و ... بطوری که با زدن ضربه روی آن صدایی از آن بلند شود مانند صدای " داریه " این اصطلاح را بیشتر برای نان بکار میبرند و یا لباسهای ... ادامه مطلب
هم مال
۱۰ دى ۱۳۹۰
[ ه َ ] به هم مالاندن چیزی ، به هم مالیدن دو چیز ، ورزیدن ، در هم پیچیدن ، مخلوط کردن دو چیز مثل خمیر همراه با ورز دادن . ادامه مطلب
حالم گلو هم ور میاد
۰۱ دى ۱۳۹۰ [ ۱نظر ثبت شده ]
[ گ ُ ه َ و َ ]حالم داره بهم می خوره ، دلم آشوبِ ، دلم پیچ میزنه ، حالت تحو داشتن ادامه مطلب
بدرزی
۰۱ دى ۱۳۹۰ [ ۱نظر ثبت شده ]
[ ب ِ د َ رَ زّ ] کنایه از ترکیدن ، مُردن ( نفرین کردن ) . اگر کسی در خوردن زیاده روی کند این اصطلاح برای ممانعت و جلو گیری از مشکلات بعدی به شخص مخاطب با تندی ... ادامه مطلب
وره سوزه
۰۱ دى ۱۳۹۰
[ و ِ ر ِ ] دل درد ، دل پیچه ، سوزش و ترش کردن معده . " وره " کنایه از معده و شکم را دارد . جمله " پا تو ورت مالم " کنایه از بد خواهی شخصی که زیاد ... ادامه مطلب
شیر و شکر
۰۷ آذر ۱۳۹۰ [ ۲نظر ثبت شده ]
اصطلاحی است بر پارچه های سفید و قرمز که دورهم پیچیده شده و برای بستن ( تزئین ) نخل استفاده میشود و به رنگ سفید بعنی صلح و دوستی و رنگ سرخ بمعنی خون پاک سید شهدا و جنگ نابرابر با یزیدیان کافر .
ادامه مطلب
پیش پالونه
۰۱ آذر ۱۳۹۰ [ ۱نظر ثبت شده ]
[ ل ُ ن ِ ] قسمت جلو پالون ، مانعی که برای جلو گیری از پرت شدن شخص استفاده کننده از مَرکب یا حفظ وسایل روی چهار پا در زمان حرکت خصوصاً در محلهای شیب دار . ادامه مطلب
شمش
۰۱ آذر ۱۳۹۰
[ ش ِ ] چوب های هم شکل و هم سایز ، چوبهای باریک ، تهیه شده از درختان تیر ، کبوده ، تبریزی و بید که برای پوشش سقف خانه ها در قدیم از آن استفاده می شده است . این پوشش به روی ... ادامه مطلب
آشورمه
۰۱ آذر ۱۳۹۰
[ شُ مَ ] تسمه ی چرمی یا بافته شده از پارچه و یا طنابی از مو و پشم ، که قسمت جلو پالون را به قسمت انتهایی آن که به اصطلاح " رونکی " می گویند وصل می کند .
ادامه مطلب
رسم
۰۹ آبان ۱۳۹۰
[ رَ س ]
چوبهای صاف و قطور و قوی که برای زدن سقف های خونه های قدیمی استفاده می شده معادل تیرآهن و تیرچه ی امروز.این تیر های چوبی که در برز به آنها "رسم" گفته می شود، از چوب درختان خاصی ... ادامه مطلب
قلم بار
۱۴ مهر ۱۳۹۰ [ ۱نظر ثبت شده ]
[ قُ لُ مْ ] کسی که تو یه جوب (یه منطقه ی از باغ ها که با هم آب داده می شوند) تعداد زمینش زیاد باشه، میگن تو فلان جوب فلانی قلم باره.به طور مثال : تو "تادره" اوس علی اکبر قلم بار ... ادامه مطلب
پیشش در نمی ره
۲۹ شهريور ۱۳۹۰ [ ۴نظر ثبت شده ]
[ ش ِ دَ ] یک اصطلاح است به معنی این کهیعنی باطنا راضی به انجام کاری نیستحسادت ، کینه ، کم بینی ، ناراضی بودن از ترقی دیگرانمعادل است با نمی تونه ببینه ادامه مطلب
ترجوم
۲۹ شهريور ۱۳۹۰ [ ۱نظر ثبت شده ]
[ تَ رَ ج ُ ] اخه های خُشک شده و باریک و نازک درختان ادامه مطلب
|