» واژگان برز
همه |
آ |
ا |
ب |
پ |
ت |
ث |
ج |
چ |
ح |
خ |
د |
ذ |
ر |
ز |
ژ |
س |
ش |
ص |
ض |
ط |
ظ |
ع |
غ |
ف |
ق |
ک |
گ |
ل |
م |
ن |
و |
ه |
ی |
وی یون
۲۰ مهر ۱۳۹۱
تغییر حالت یا فاصله زمانی چانه خمیر ، از زمان چانه گیری بروی تخته نانوایی تا قبل از نازک کردن ( بشکل نان درآوردن) چانه که حدوداً پنج تا ده دقیقه طول میکشد ، این تغییر حالت همان لایه نازکی است ... ادامه مطلب
نا تن درست
۲۰ مهر ۱۳۹۱
[ ت َ دُ رُ ] مریض ، ناسالم ، ناخوش ، کسی که همیشه بیماری است بطوری که همیشه رنجور و ناتوان ( جسمی ) است . ادامه مطلب
آونگون
۲۰ مهر ۱۳۹۱
[ و َ گُ ] روی پای خود نبودن ، آویزان ، قرار دادن چیزی در بدنه دیوار ، از سقف ، از درخت ، ویا هر جای که بصورت معلق باشد . ادامه مطلب
چه غلط
۱۷ مهر ۱۳۹۱
عذر خواهی ، معذرت خواستن ، اصطلاحی است که در زمان صحبت کردن افراد ، اگر کلامی را اشتباهی بیان کنند برای اصلاح آن کلمه یا متن مورد نظر اصطلاح " چه غلط " را قبل از جمله یا کلمه اصلاح شده می آورند تا ... ادامه مطلب
ورته ها
۱۷ مهر ۱۳۹۱
[ و َ ] پستی ها ، به خاری افتادن ها ، در ورته ناکامی رفتن ، شکست ، نافرجامی ، ناعاقبت بخیر شدن .
ادامه مطلب
پشگل
۱۷ مهر ۱۳۹۱
[ پ ِ گ ِ ] فضولات حیوانات ، دام ، بیشتر به فضولاتی اطلاق میشود که بشکل سفت و سخت باشد مثل بــُز ، بره و الاغ . ادامه مطلب
سر سمآ
۱۵ مهر ۱۳۹۱
[ س َ آ ] لج کسی رو درآوردن ، آنتریک کردن ، با حرف یا رفتاری کنایه آمیزو زخم زبان زدن موجبات خروش و تحریک کسی شدن ، سر به سر گذاشتن .
ادامه مطلب
سرگین غلطون
۱۵ مهر ۱۳۹۱
[ س َ غ َ ] همون کـــُجول ، این سوسک یک قطعه کوچک فضولات حیوان را در اثر غــِل دادن و غلطوندن تبدیل به یک گلوله ای بزرگ کرده که حجم آن گلوله به اندازه سه تا پنج برابر وزن و حجم خود ... ادامه مطلب
کولَ
۱۱ مهر ۱۳۹۱
[ ک ُ ل َ ] تجمع چند درخت در یک نقطه که هم زمان و باهم رشد و نمو داشته باشد . جمع تعدادی درخت در یک جا ، بطوری که از دور تصور شود یک درخت است . ادامه مطلب
ویلون و ولامون
۰۸ مهر ۱۳۹۱
[ ل ُ و َ م ُ ] سر در گم بودن ، راه و روش خاص نداشتن ، بی خانمان ، بی کار . ادامه مطلب
کادود
۰۸ مهر ۱۳۹۱
[ د ُ ] دود کردن کاه ، آتش زدن کاه یا علف یا حتی چوب به طوری که شعله از آن بلند نشود و فقط دود کند . در قدیم بر سر قبور افرادی که تازه فوت میکردند به مدت سه شب " کادود " انجام می دادند تا ... ادامه مطلب
پلوق
۰۵ مهر ۱۳۹۱
[ پ ُ ل ُ ] صدای حاصل از خارج شدن هرگونه مایع غلیظ از ظرف یا ریزش در ظرف دیگر . مثل خارج شدن شیره از خیگ یا آب از کوزه . ادامه مطلب
پشک
۰۵ مهر ۱۳۹۱
[ پ ِ ] در قدیم ، نوعی قرعه کشی امروزی بوده . اگر در تقسیم خانه یا زمین موروژی بین فرزندان و یا ذی نفع های حاضر اختلاف سلیقه ای بود ، جهت برداشت هر یک از تقسیم بندی ها ، سیستمی اعمال میشد که ... ادامه مطلب
پورت
۲۹ شهريور ۱۳۹۱
[ پ ُ ] کـَـپـَک ، قارچ حاصل از فعل و انفعالات شیمیایی روی نان یا هر چیز خوراکی .
ادامه مطلب
کلاشه
۲۹ شهريور ۱۳۹۱
[ ک َ ش ِ ] ته دیگ ، غذایی که در ته دیگ یا دیزی گلی سفت شده باشد که برای کندن آن قدری زحمت میبایست کشید . ( اون زمان که تفلون و چدن نبود ) . شاید کلاشه از کــَل باش همان دندان نیش ، که اگر کسی دندان ... ادامه مطلب
روآتی
۲۹ شهريور ۱۳۹۱
[ ر ُ ] به معنی ظاهری و الکی به کار برده می شود.
از سر زبون چیزی را گفتن نه از ته دل ، برخورد خوب با کسی داشتن به صورت نمایشی اما باطناً دشمنی کردن .
به طور مثال دو نفر که ... ادامه مطلب
ترکه
۱۹ شهريور ۱۳۹۱ [ ۱نظر ثبت شده ]
[ ت َ ک َ ] چوب نازک ، شاخه جدیدی که از بدنه درخت می روید . ادامه مطلب
|