برزنامه» دولابچهای نیمه باز » باد سهیل در پائیز تنهایی
متن زیر اشاره ای کوتاه بر فصل پائیز هزار رنگ ِ آبادی دارد
با تشریحی پنهان از غم جدایی سرسبزی درختان
و عریانی و تنهایی شاخساران ، اما زیبا و دلفریب ...
مرغ دلم باز پریدن گرفت .
طوطی جان ، قند چریدن گرفت .
اُشتر دیوانه ِ سَرمست من .
سلسله عقل دَریدن گرفت .
" دولابچه ای نیمه باز در پستوی تنهایی با حکایتهای نا گفته "
" باد سُهیل در پائیز تنهایی "
...
صدا ، صدایی آشناست ...
صدا صدای " اُژّو اُژّه " باد پائیزیست ...
صدا صدای " باد سهیل ِ " دوازده است ...
صدا صدای " تی ریک ُ تی ریک ِ " برگ های بادام و زردآلوست ، که در گهواره تنهایی در اُوج پرواز پَر گشوده و رازی در نهان
دارد ...
صدا صدای تلخ و جدایست ، گویا عریانی درختان تیر و چنار را نشانه رفته ...
صدا صدای تنهایی شاخسار ِ درخت های گردوهین ، ونین و مُووین است با ورقهای حکمت و اندرز ِ زمانه ...
صدا صدای افتادن ِ سیبی آبدار از شاخه های خسته و گاهی کمر شکسته ، زیر بار سنگین امانت است ...
صدا صدای کوچ ِ سارها و گاهی پرنده های مسافر از مسیر همیشگی با جیرجیر و همهمه ای زیبا ...
صدا صدای " تـِـقّ و تـِـقّ ِ " افتادن ِ گردو های " قاقا " شده و گاهی سوراخ شده از دست " تُرتُره های " سینه سرخ ...
و شاید ...
صدا صدای پای کودکیست که در پی " یوزه " کردن ِ گردوهای پنهان و پیدا ، در زیر برگ های پائیزیست ، که زیر لب می
خواند " یوزه یوزه مال من و پیدا کن " !! ...
صدا صدای شلاق " رووه های " قد بلند است بر گردوهین های سالخورده و پیر ...
صدا صدای تنهایی کوچه های خلوت و سرد ِ آبادیست ...
صدا صدای سرمای زود هنگام است در کوچه باغهای روشن ، در دشت بالا و پائین ِ مُلک اجدادی ...
این صدا باز مرا می خواند به تکرار نفس ها ، به تکرار بودنی دوباره ...
و شاید به آبادیی دوباره ...
" حُکماً : مرغ دلت باز پریدن گرفت "
"" به رنگ رنگ ِ نگاههای هزار رنگ ِ درختان ِ جور واجورت می اندیشم ، ای با تو بودن ، ای خاطره ساز ِ
کودکی ، ای " بـــــــــرز " خوش منظر ""
1. اُژّو اُژّه : [ ُ ّ ] اصطلاحی بر صدای خلق شده از باد ، در دوران کودکی ( همان وز وز یا ... )
2. باد سهیل : با گذشت دوازده روز از پائیز بادی آرام می وزد که معروف است به باد " سهیل " یعنی اجازه میدهد به کشاورزان که محصولات باغی خود را از درختان جمع آوری کنند .اگر محصولات زودتر از دوازده از درختان جدا شود فساد آنها حتمی است و در اصطلاح می گویند میوه هنوز نرسیده است.
3. تی ریک ُ تی ریک : اصطلاحی بر صدای جدا شدن برگ از شاخه .
4. گردوهین ، ونین و مُووین : اصطلاحی بر نام درختان گردو ، ون ، انگور .
5. قاقا :جداشدن پوسته نرم گردو از پوسته سخت آن .
6. تُرتُره : [ تُ تُ ر ِ ] دارکوب ، پرنده ای سینه سرخ .
7. یوزه : دنبال چیزی گشتن ، جُستن ، بعد از پایین کردن گردو ( ریختن گردو از درخت ) ، گردو هایی که در زمان پایین کردن در چوب رس نبوده و با اولین باد یکی یکی می افتادند و یا گردو های که در جمع کردن قابل رویت نبودند در زیر برگ ها پنهان میشدند ، به این گشتن و پیدا کردن میگفتیم " یوزه " غالبا ذکر این جمله هم رواج داشت " یوزه یوزه مال من و پیدا کن " .
8. رووه : [ رُ و و ِ ه ] چوب بلندی است به طول های متفاوت که از درختان زبان گنجشک ، تیر ، کبود و بید تهیه میشود ، مورد استفاده آن برای پایین کردن محصولاتی مثل گردو ، بادام ، زرد آلو و ... است وقتی که محصول قابل دسترسی نبوده و امکان دست یافتن با نردبان و یا هر وسیله ی مشابه به آن نباشد از این وسیله استفاده میشود .
(البته بیت فوق یک مصراع دیگر هم دارد که الان بخاطر نمی آورم!)
متن بسیار زیبایی بود و از خوندن آن بسیار لذت بردم گویی در همین لحظه در کوچه باغهای برز قدم میزنی.... به خصوص کابرد واژه های محلی زیبایی آن را بیشتر کرده است . متشکرم
سیبی که سهیلش نزند رنگ ندارد ... تعلیم معلم بکسی ننگ ندارد ...
چیدن جو ها ودر پایان کاشتن تخمهای گندم