برزنامه» دولابچه‌ای نیمه باز » چاووشی و کوله باری از دعایی خیر

متن زیر اشاره دارد به مراسم بدرقه و پیشوازیی کسانی که

از روستای " بـــــرز "بدون وسایل و امکانات امروزی

 به زیارت اماکن متبرکه سفر میکردند و کوله باری از خاطره

و عشـــق بهمراه می آوردند ...

 

 

یاد تمامی سفر کرده های دیار غربت به خیر و شادی

 

 

 

 

همه شب به این امیدم ، که نسیم صبحگاهی               

به پـــــــیام آشــــــنایی ، بنــــوازد آشنــــــــا را 
                                                                                                                                                             

 

 

" چاووشی  و کوله باری از دعایی خیر "

 

 

" مدینه تا به خراسان هزار فرسنگ  است ، همین که شام شود آن غریب دل تنگ است "

کوی عشق می خواندم ...

بوی عشق می جویدم ...

راه عشق  می راندم ...

جانان عشق می پویدم ...

فارغ از " مال و حال " ، فارغ از جاه و جلال ، فارغ از رمزو نگار ، فارغ از زادگاه و " جار " ...

می بایست به جایی دیگر رفت ...

به جای دیگر ، از وجود دِگری ...

به آفتاب و تابش ِعالمیش ، به شاهد و شاهدیش ...

" مؤذن " ، بی وقت در بامِ خانه که بانگ زیارت سر می دهد ...  ؟

...

هر کس که هوای حوض کوثر دارد ...

 باید که دل از مال جهان بردارد  ...

 ایوان نجف ، عجب  صفایی دارد ... 

حیدر بنگر چه بارگاهی دارد  ...

...

یکی یکی در کوی و " بَرزن " بر گرد همدیگر جمع میشوند...

 با سلام و خوش بینی ، آرزوی عمری با عزت و زیارت بر شاه شاهان را دارند ...

گویا همسایه در جُرگه یاران راهی  ِ  زیارت شده اند ...

و دیگر کی به پا بوس می رود ... ؟

" ملّاسبزعلی " از آبادی پایین و صغرا بیگم مادر بزرگ " دادا " ...

" کجاوه ِ پالکی " را می بندند عازم طوس ، به امید برآورده شدن حاجات ...

پیرمرد  ِ همسایه ، آب را به " پق " پایین گذاشته ، خود را به سیل جمعیت میرساند ...

پیر شیخ ، در رأس جمعیت با خواندن " چاووشی " به محوطه شاهزاده اسماعیل می رسند ...

...

" چه خدا گفته بر همه آیه ها ...    برمحمد وآل او صلوات  "

... 

همراهان در تختگاه زیارت با " آب قند " و " سایه خُشک "  پذیرایی می شوند ...

 " زائران " به صحن زیارتگاه شرفیاب شده ...

به زیارت اهل دل و بوسه بر ضریح و منبر چوبین ، طلب شفاعت وسلا متی در راه سفری بَس طولانی و پُر خطر را دارند ...

و حلالیّت از همسایه و هم ولایتی و عزیزان ...

بعد هنگام با نقل و نبات و گلاب و چاووشی  ِ دیگر ، قافله با راهیان عشق عازم سفری عاشقانه میشوند ...

همراهان به بدرقه زائران تا یکی دو روستا پایین تر مشتاقانه  می رفتند ...

هفته ها و یا شاید ماهها ، می گذشت تا زائران برگردند ...

انتظار ها به پایان میرسید ...

باز دوباره  پیر مرد مؤذن ، بر بام خانه زائر  بانگ چاووشی سر میدهد  ...

...

" ز تربت شهدا بوی سیب می آید                ز توس بوی رضای غریب می آید   "

...

با شمارش روزهای رفته  ، زمان برگشت با اندکی اختلاف هویدا بود ...

این بار فرزندان " ذکور " و تنی از دوستان تا  "  پَل  ِ "  هنجن به پیشواز می رفتند و شاید ماندنِ شبی در  " سَر سَرای " مسافران ...

فردا ، یکی از همراهان زودتر به آبادی میرسید و خبر در راه بودن " زائر " را نوید میداد ...

همه  اهل آبادی در پی یکد یگر تا اول ده ، به پیشوازی می آمدند ...

و با خواندن چاووشی تا " شاهزاده اسماعیل " زمزمه کنان به پا بوسی می رفتند  ...

در آنجا ، زائر با حمد و ثنا و سجده شکر ، نمازی از دل بر پا می کرد ...

 و این بار نیز در" تختگاه زیارت " ، پذیرایی از اهل آبادی و همراهان بر پا بود ...

و فردا و فردا با رفتن به خانه زائر و گفتن عبارت " زیارت قبول  " ...

و شنیدن جمله " جای شما هزار مرتبه خالی " ، زمزمه ی  بود بس عارفانه و صادقانه ...

و تعریفِ احوال و دیدنی ها و شنیدنی های این سفر  ِ روحانی ...

و اما  سوغات و هدیه هایی از خاطرات  بیاد ماندنی ...

با " سوت سوتَکی " گـِلی برای  کودک ِ بازی گوش ِ همسایه ...

یا مُهر و جا نمازی  با شیشه ِ  "عطر محمدی "  برای مادر بزرگ  ِ سالخرده  ...

و شاید " پیراهن کـِـشی " با ذَرعی پارچه ی گل دار از برای عزیزان و دوستان ...

و تعریف و تعریف و تعریف ...

زیبا تراز آن ...

اضافه کردن کلمه " مشهدی " به اول نام زائران ِ ثامن الحجج و کلمه " کربلایی " به اول نام زائران ِ عتبات عالیات بود ...

که بعد از بازگشت اینان در محاوره های عامیانه ، از آن استفاده میگردید ...

این سنت چه نیکو و پسندیده بود ...

 

در پایان  بیاد پدرم ، مرحوم استاد محمد چهرزاد

 سروده  ایشان را که در سال 1360  از برای چاووشی زائران بیت الله الحرام به یادگار گذاشتند را می نگارم .

 

                                صل علی محمد صلوات  بر محمد

 

سیصد سلام و صلوات  بر تار موی احمد   *    صل علی محمد صلوات  بر محمد

موسی که زد عصا را بر فرق سنگ خارا  *   می خواند این دعا را صل علی محمد صلوات بر محمد

عیسی تولدش شد ، پای درخت خرما  *  مریم در سلامت با رب اینچنین گفت صل علی محمد  صلوات بر محمد

یونس چون رها شد از بند قید ماهی * در زیر لب چنین گفت صل علی محمد صلوات بر محمد  
خلیل بر آتش افتاد ، از خشم کین نمرود  * گل بر گلستان آمد صل علی محمد  صلوات  بر محمد  
جبریل بر امین شد ، بازهم اینچنین گفت   ***    صل علی محمد صلوات  بر محمد  
جبریل بارها گفت در شئن مصطفی گفت   ***     صل علی محمد صلوات  بر محمد

حید ز جنگ خیبر ، با رمزُ و  با فقان گفت    ***     صل علی محمد صلوات  بر محمد

سالار دین و یاران بر تشنگان چنین گفت    ***     صل علی محمد صلوات  بر محمد

زینب در مجالس ، بر فرشیان چنین گفت   ***     صل علی محمد صلوات  بر محمد

گفتن که حاجیت کیست ؟ گفتا که حاجی احمد     ***   صل علی محمد صلوات  بر محمد

 

 

" با آرزویی بر آرمش ابدی و شادی روحشان که در راه سفر روحانی ، رنج راه  طولانی و پُر خطر را بر جان می خریدند  "

فرستنده : اکبر چهرزاد




برای ثبت نظر خود، باید ابتدا به سیستم وارد شوید
» نظرات
عرفان اسماعیلی برزی - ۱۱ امرداد ۱۳۹۱ ۰۸:۳۲
آقای چهرزاد خیلی زیبا بود به ویژه شعر انتهای مطلب از بابا.
جان بی جمال جانان میل جهان ندارد
هر کس که این ندارد حقا که آن ندارد
اکبر چهرزاد - ۱۳ امرداد ۱۳۹۱ ۱۲:۵۵
تشکر از شما عرفان عزیز ، که به مطالب " بـرز " توجه خاص دارید ...
سید حامد حسینیان برزی - ۱۴ امرداد ۱۳۹۱ ۱۷:۵۵
ممنون از جناب چهرزاد بابت تهیه این مطالب ارزشمند.
یاسر ملایی برزی - ۱۴ امرداد ۱۳۹۱ ۲۲:۳۷
آقای چهرزاد واقعا فوق العاده بود. متعجب شدم از این همه معانی باارزش که در اشعار چاووشی برز نهفته است.
زحمات باارزش شما برای جمع آوری این مجموعه ها که مطمئنا وقت زیادی از شما می گیرد بسیار قابل تقدیر است.
اکبر چهرزاد - ۱۶ امرداد ۱۳۹۱ ۱۱:۵۳
حامد عزیز ، ممنون از توجه و لطف شما .
یقیناً از همت والای شماست که با ایجاد این پایگاه وطنی حقیر اشتیاق به تحریر اینگونه مطالب را دارم ...
اکبر چهرزاد - ۱۶ امرداد ۱۳۹۱ ۱۱:۵۹
آقای ملایی تشکر از شما .
البته کلیه سخنان و نکته های اجدادی با ارزش و با معنا هستند ، امید است بتوانیم با کمک یکدیگر گنجینه ای بزرگ و با ارزش را جهت استفاده همگان فراهم آوریم ...