اخبار» کانون نواندیشان » دغدغه‌ایی از جنس بلور


تا یک سال و نیم پیش یکی از دغدغه های زندگیم که گهگاهی به سراغم می آمد این بود که آیا بعد از پدران و مادرانمان، برز به خود رنگ دوستی و مهر و صفا و آبادانی خواهد دید؟
آیا خواهد رسید زمانیکه فرزندانمان از برز فقط نامش و خاطراتی که از گوشه و کنار از آن برایشان گفته ایم چیز دیگری بدانند؟
آیا دیگر برزی ، برزی را خواهد شناخت؟
آیا سنت ها و اصطلاحات برزی از بین خواهد رفت؟
آیا تمام این باغهایی که زمانی اجداد و بزرگانمان عمر و زندگی خود را پای سرسبزی و آبادانیش گذاشتند خشک و بایر خواهد شد؟
تمام اینها دغدغه بود و دلواپسی تا اینکه یک سال و نیم پیش زمزمه هایی شنیدم که در بین برزی ها ،جوانان باهمتی برخاسته اند که دغدغه ی این سالهای من ، دغدغه ی آنها نیز بوده است.

شنیدم که در کنار هم، با همکاری و همدلی و همفکری هم کانونی بنا کرده اند بنام نواندیشان برز ، که چه زیبا نو اندیشیده اند برای روستای زیبایمان برز.
و اینکه به فکر مشکلات و رفع موانع پیشرفت برز هستند و در کنار آن سایتی تاسیس شد بنام برزرود که تکمیل کرد تمامی زحمات کشیده شده در کانون را.
چه سریع اتفاق افتاد عضویت در سایت ، هم فکری و همکاری و در نهایت تلاش برای برگزاری همایشی که می توانستیم هم ولایتی هایمان را که تا به امروز شاید نامی از برخی از آنها می شنیدیم را ببینیم .

همایش متشکل بود از آثار نوشتاری و فرهنگی ،هنری برزی های عزیز ،نمایش صنایع دستی و وسایل سنتی و قدیمی برز ،گروههای موسیقی و.....
همه آمده بودند از پیر و جوان ،کوچک و بزرگ. دیدارها تازه گردید و همه وجه مشترکی داشتیم بنام برز مهمانان بزرگوارمان که از فرمانداری و دهداری نطنز قبول زحمت کرده و تشریف فرما شده بودند.

غروری سر تا پایمان را فرا گرفته بود، این حس ناسیونالیستی ،افتخار به روستایمان برز و بیشتر از آن افتخار به وجود جوانان با همت و پر شوری که این گونه قدر زحمات پدرانمان را پاس داشتند.
چقدر احساس خوبی دارم دیگر  زیاد نگران برز نیستم چون دوستانی دارم که به فکر برز هستند و با کمک هم زنده کردیم ادبیات و اصطلاحات و سنت های قدیمی برز را، و هم به فکر باغهایی هستیم که روزی نگران خشک شدنشان بودیم و هم به فکر پاکسازی روستایمان بودیم و دیگر برای هم غریبه نیستیم چون در بین خودمان گروههایی تشکیل دادیم که گهگاه به گردش می رویم و مسابقات ورزشی بر پا می کنیم.

جا دارد تشکر ویژه داشته باشم از اعضای کانون نواندیشان و سایت برزرود و همچنین دبیر پرتلاش و باهمت کانون جناب آقای شفیعی و مدیریت محترم و خلاق سایت آقای حسینیان که در این مدت تلاشی وصف ناشدنی داشتند برای هم بستگی بیشتر برزی ها. 
فرستنده : سمانه اسماعیلی برزی




برای ثبت نظر خود، باید ابتدا به سیستم وارد شوید
» نظرات
مهسا شافعی برزی - ۰۲ آبان ۱۳۹۰ ۲۱:۵۹
ممنون سمانه خانم،فکر کنم حرف دل خیلی ها رو زدید!
واقعاً این دغدغه ها وجود داشته و بعد از راه اندازی سایت خیلی از آن ها کم رنگ تر شد...

یوسف وشایی - ۰۳ آبان ۱۳۹۰ ۰۹:۲۸
ممنون خانم اسماعیلی . نوشتتون بی نهایت زیبا بود .
امیدوارم بتونیم در کنار هم در جهت پیشرفت برز عزیز گام برداریم .
مژده وهابی برزی - ۰۳ آبان ۱۳۹۰ ۱۰:۳۶
نوشته ی بسیار زیبایی بود خانم اسماعیلی
میثم شفیعی برزی - ۰۳ آبان ۱۳۹۰ ۱۲:۰۷
از خواندن مطلب بسی لذت بردم .ساده و خودمانی نوشتن موهبتی است که در قلم شما پیداست.
از لطف شما به بنده نیز سپاسگزارم،اما این برنامه ها که تا کنون انجام شده حاصل تلاش و حمایت
بسیاری از برزی های عزیز بوده است.به جاست از همه عزیزان که پیدا و پنهان در این امور ما را یاری دادند تشکر نمایم.
مژگان حاجیان برزی - ۰۳ آبان ۱۳۹۰ ۱۳:۱۴
سمانه خانم بسیار بسیار لذت بردم.
جالبه اینه که من همزمان با خواندن متن زیبای شما به شعر مرحوم مشیری گوش می کردم که لذت را برایم دو چندان نموده بود.
جا دارد مانیز از دوستان عزیز آقای شفیعی و آقای حسینیان تشکر داشته باشیم.
اگر نبود لطف و عنایت خدا و زحمات و همت این عزیزان و همینطور دیگر دوستانی که دست یاری دادند شاید هیچکدام از اتفاقاتی که شما در متنتان نوشته بودید رخ نمیداد.
من نیز برای همه کسانی که از ابتدا تا کنون قبول زحمت نمودند آرزوی سلامتی و توفیقات بیشتر را از خداوند منان خواستارم.
فاطمه ابوالحسنی برزی - ۰۳ آبان ۱۳۹۰ ۱۵:۱۳
سمانه جون خیلی خوب بود مرسی و با تشکر از زحمات بسیار مدیر محترم سایت
حمیدرضا اسدزاده برزی - ۰۳ آبان ۱۳۹۰ ۱۹:۵۰
با سپاس فراوان از شما خانم اسماعیلی
همانطور که قبلا عرض کردم شما هم صداقت در کلام داری وهم واقع گراید و مطالب شما کمتر احساسی است
وتشکر ویژه داریم از کلیه کسانی که برای سر افرازی برز زحمت می کشند
محمد توانگری برزی - ۰۴ آبان ۱۳۹۰ ۰۸:۴۱
خانم سمانه اسماعیلی، بسیار شیوا و احساس برانگیز بود، اول صبحی روحیه قشنگی گرفتم از خوندن متن شما.
همیشه گفته ام و باز هم تاکید می کنم که : چون خواستیم توانستیم. اگر باز هم بخواهیم، یقیناَ می توانیم.
اجازه می خواهم از تمام زحمت کشان این عرصه تشکر نمایم
چه کسانی که فعالیت آنها آشکارتر از بقیه بوده و چه زحمتکشانی که در پشت صحنه فعالیت های عملیاتی و اصلی (به قول معروف آستین بالا زده اند) .
و از تمامی دست اندرکاران در هر عرصه ای که عاشقانه و با نیت خیر و بدون هیچ چشم داشتی فقط و فقط خالصانه در راه موطن خود (برز عزیز)قدم برداشتند (خواه کوچک)آرزوی سلامت و توفیق دارم و امیدوارم این حرکات مستدام باشد و با رویش ها و ریزش ها به مطلوب ترین شکل ممکن در جهت اعتلای معشوقه دیرین ،برز سرافرازمان، گام بردارد.
بسی شرمسار شدم از نگاه دشت هایت و سرود بی انتهای رود هایت که حضور مرا در خود زندگی می دانست و رفتنم را مرگ،
چه بلند است نام کوتاهت در نظرم، چه بی انتهاست، ای "برز"
فقط خاطره نگاهی می ماند از تو و عجز این دست های ناتوان من از انشای سرودنت، آری از این شرم سارم
سید حامد حسینیان برزی - ۰۴ آبان ۱۳۹۰ ۰۹:۱۹
حانم اسماعیلی مثل همیشه زیبا و چون از دل برآید لاجرم بر دل نشیند،

بسیار خوب است که یادی از گذشته ها کنیم و بدانیم با خواستن و همت دوستانی کاری که شاید در ابتدا بسیار سنگین و نشدنی به ذهن می رسید، انجام شد و چه خوب هم انجام شد، که نتیجه همدلی و همکاری خیلی از دوستان بود.(دوستانی که در مراسم و قبل از آن حضور داشتند می دانند شاید بیش از 100 نفر در این کارهایی که به انجام رسید شرکت داشتند و زحمت کشیدند، که همگی قابل ستایشند.)

اما باید دوستانی چه جوان و چه پیر چه مرد و چه زن همه و همه دست در دست هم دهند تا کاری که شروع شد، ادامه دار باشد، همیشه نتایج زمانی حاصل می‌شود که تلاش ایی که می شود مستمر باشد.

به امید روزهای زیباتر

من هم بدلیل زیبا بودن و لذتی که بردم از شعری که محمد آقا توانگری نوشته بودند با اجازه ایشان تکرار می کنم :

"بسی شرمسار شدم از نگاه دشت هایت و سرود بی انتهای رود هایت که حضور مرا در خود زندگی می دانست و رفتنم را مرگ،
چه بلند است نام کوتاهت در نظرم، چه بی انتهاست، ای "برز"
فقط خاطره نگاهی می ماند از تو و عجز این دست های ناتوان من از انشای سرودنت، آری از این شرم سارم"

سمانه اسماعیلی برزی - ۰۴ آبان ۱۳۹۰ ۱۳:۱۳
از تمام دوستانی که به بنده لطف داشتند ممنونم و امیدوارم تا همیشه در کنار هم بمانیم به خاطر داشتن عشقی واحد.
علی ملااحمدی - ۰۴ آبان ۱۳۹۰ ۱۷:۱۹
بسیار زیبا بود
ممنون
سید مهدی حسینی برزی - ۱۲ آبان ۱۳۹۰ ۰۷:۲۳
سرکار خانم اسماعیلی بسیار ممنون از قلم زیبا و شیوای شما حقیقت کلام شما بر همگان روشن است از همایش ماندگار هرچه بگوییم کم است سایت برز هم مدیون تلاش و پشتکار و همت آقا حامد و همیاری همه عزیزان زبانزد شده خلاصه پرچم برز و برزی بالاست خدا را صد کرور شکر