» برزنامه

یادش بخیر...

۰۲ بهمن ۱۳۹۱ [ ۱نظر ثبت شده ]
**************************************یادش بخیر********************************************امروز صبح نسبتا"زود،از یه جایی رد شدم که خاطرات برز رو در کودکی برام زنده کرد."پشت باغ رئیسی" ... ادامه مطلب

یه خاطره از برز...

۰۲ بهمن ۱۳۹۱ [ ۱نظر ثبت شده ]
********************************یه خاطره از برز************************************یه روز با خانواده برز بودیم رفته بودیم باغ سرسول زردآلو جمع کنیم.من نشستم چند تا زردآلو بخورم تا یکی رو باز کردم ... ادامه مطلب

بد شانسی

۲۶ دى ۱۳۹۱ [ ۱نظر ثبت شده ]
بد شانسی...من همیشه از برز،از زیبایی هاش،از سکوت آرام بخشش،ازهوای پاک و لطیفش پیش دوستانم تعریف کردم.همین باعث شد که دوستانم خیلی مشتاق دیدن برز بشن.خیلی به من اسرار کردند تا برز رو نشونشون ... ادامه مطلب

پاییز برز هم زیباست به شرط آنکه....

۲۶ دى ۱۳۹۱
******************************پاییز برز هم زیباست به شرط آنکه....*********************************یادش بخیر پاییز82 بود که با یکی از دوستانم رفته بودیم برز .او برای اولین بار بود که برز را میدید.خیلی ... ادامه مطلب

شحنه قبرستون!

۱۱ دى ۱۳۹۱
خدا مادر بزرگمو رحمت کنه ، نور به قبرش بباره ... اون وقتا هر سال خرداد ماه که می شد روز شماری می کردم که امتحانا تموم بشه و همراه مامان بزرگه به برز برم . اون خدا بیامرز هم منو با خودش می آورد. هر ... ادامه مطلب

خاطرات شیرین تابستانی برز در زمان کودکی

۱۱ دى ۱۳۹۱
همانطور که می دونید یکی از بهترین دوران زندگی همان دوران کودکیه مخصوصاً برای من و امسال من که خاطرات شیرین دوران کودکی خودشون رو در برز تجربه کردن. یادم میاد اون روزها لحظه شماری می کردیم تا ... ادامه مطلب

دستهای زحمت کش و چروکیدش...

۰۴ دى ۱۳۹۱
دستهای چروکیدش نشان از زحمت زیادهپاهاو کمرش درد میکنه میگه بند بند استخونام گز گز میکنه جون ندارم غوزشم که خیلی وقته در اومدهکشاورزیش حرف نداره تا یه درختو به درخت دیگه پیوند میزنه آنی پیوندش میگیره ... ادامه مطلب

فصل زردآلو

۰۴ دى ۱۳۹۱
یاد روزگاری بخیر تو عالم بچگی تو این فصل چقدر دوست داشتیم بریم برزیادمه تابستونا تو فصل زردآلوکه میرفتیم برز بیچاره میشدیم اینقدر که کار بودمیرفتیم وسالی آقاجون یکی یک پیت حلبی کوچک که روش عکس قو ... ادامه مطلب

روزگار شیرین کودکی در برز

۰۴ دى ۱۳۹۱
چه برز زیبایی بود چقدر صفا داشت دریزه های خونه آقاجونه توی گریند که به سمت ده باز میشد و چشمک زدنه برگای تیرین و چنارو که باد بهشون میخوردو میدیدیم. کوه هیمند که مثل همیشه با صلابت بود.چه اتاق کوچیک ... ادامه مطلب

اختلافات تاریخی بین برز و ابیانه بر سر مرکز منطقه ی برزرود

۰۴ دى ۱۳۹۱
خاطره ای که از پدرم صدری اسماعیلی شنیدم و برایم بسیار جالب بود فکر میکنم خواندنش خالی از لطف نباشداگر طولانیست به بزرگی خود ببخشید نهایت سعیم را کردم خلاصه بازگوکنم.حوالی سالهای 37و38 بر زیها و ... ادامه مطلب


  << صفحه 2 از 3 | < 1  [2]  3    >>