» واژگان برز

همه | آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |

گندوجی

۱۹ امرداد ۱۳۸۹ [ ۲نظر ثبت شده ]
[ گ ُ نْ د ُ ] گردوی که به راحتی مغز نمی شود، گاهی در کنایه از خلق بد و انسان بد اخلاق  به کار می رود. ادامه مطلب

گالش

۱۳ امرداد ۱۳۸۹
[ ل ِ ] کفش پلاستیکی احتملاً از لغت انگلیسی Galosh  به معنی گالش‌، روکفشی‌، کفش لاستیکی‌ گرفته شده است. ادامه مطلب

گلو

۱۱ امرداد ۱۳۸۹ [ ۱نظر ثبت شده ]
قسمت بالای هر چیز  را گویند. مثلا میگن: " طرف رفته بود گولو درخت گردو بچینه " ادامه مطلب

گلو وار

۱۱ امرداد ۱۳۸۹
به قسمت ورودی آب به کرت گویند ادامه مطلب

گوشواره

۱۱ امرداد ۱۳۸۹
نام حشره ای که بیشتر روی درخت توت در فصل تابستان یافت می شود، همچنین به سنگهایی که در دو طرف جوی وگلوی وار قرار می دهند تا راحت تر جلوی آب را بست نیز اطلاق می شود. ادامه مطلب


  << صفحه 2 از 2 | < 1  [2]