» واژگان برز

همه | آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |

مول

۱۴ شهريور ۱۳۹۰ [ ۴نظر ثبت شده ]
[ مُ ] یار، رفیق، معشوقه ادامه مطلب

تیغه

۲۱ امرداد ۱۳۹۰
[ غ ِ ] وسیله ایی است مانند چاقو با دسته ایی چوبی که فاقد برّندگی است و نخی برای انداختن دور گردن دارد و برای آله کردن (دو نصف کردن) گردو ی تازه از آن استفاده می‌شود. ادامه مطلب

خصیل

۱۸ امرداد ۱۳۹۰
[ خَ ] جویی را که هنوز سبز است، قبل از آنکه کامل برسد چیده و به عنوان علوفه به دام (گاو و گوسفند) می دهند را خصیل می‌گویند. علوفه سبز. ادامه مطلب

فضا

۱۶ امرداد ۱۳۹۰
[ فَ ] همان باغ است، تنها تفاوتش این است که در فضا فقط درختان کبود، تیر و چنار وجود دارد. (یعنی درخت میوه در آن نیست)  ادامه مطلب

خونج

۱۵ امرداد ۱۳۹۰
[ خُ نْ جْ ] حشرات موذی و آفات برگ درختان در فصل بهار که بصورت کرم پدید می آیند و بعد از تغذیه برگ درختان در پیله تنیده شده از خود به نوعی پَرپَرجه (پَشه) تبدیل می‌شود. ادامه مطلب

کلگه کفته

۱۳ امرداد ۱۳۹۰
[ کَ ل ِ کَ  فْ ] در زمان پخت نان در تنورهایی که آتش آن با هیزم است ، در صورتی که خمیر آماده شده کیفیت نداشته باشد و یا تنور به اندازه مناسب گرم نشده باشد ، خمیر به تنور ایستایی نداشته ( بَن نمی ... ادامه مطلب

کلگه شیره

۱۲ امرداد ۱۳۹۰
[ ک َگ ِ ] غذایی مقوی و سرشار از نیرو که از مخلوط کردن گردو، شیره سیب، انگور ،گـُم (نوعی گلابی) بدست می‌آید ادامه مطلب

چنار لنگه

۱۱ امرداد ۱۳۹۰ [ ۱نظر ثبت شده ]
[ چ ِ لَ ] درخت چنار موجود در جوار ساختمان شاهزاده اسماعیل که قدمت بالای دارد و ظاهراً پیرترین درخت موجود در " برز " است. ادامه مطلب

شول و وی یال

۰۸ امرداد ۱۳۹۰
[ لُ ]شاخ و برگ درختان و سرشاخه های شکسته شده در جوب های آب. ادامه مطلب

وخش ورداشته

۰۸ امرداد ۱۳۹۰
[ وَ خْ وَ ] روشن شدن ذغال های خاموش در معرض باد ، به سُرخی نشستن گلوله های آتش. ادامه مطلب

وروجین

۰۸ امرداد ۱۳۹۰
[ وَ ] کندن زمین توسط مرغ خانگی با پا برای پیدا کردن دانه یا غیر ه در باغچه. ادامه مطلب

آبلمبو

۰۴ امرداد ۱۳۹۰
[  لَ ] میوه ی که در اثر فشارجانبی ، آب درون آن در پوسته خود از دانه یا مغز خود جدا و جمع شده باشد ، مثل انار یا سیبی که در اثر حرکت در جوی آب به این شکل درآید. ادامه مطلب

سینه بزرگ

۳۰ تير ۱۳۹۰
در اصطلاح به افرادی که خیره سر و پررو هستند و به حرف گوش نمی‌کند گفته می شود مثلا میگن طرف خیلی سینه بزرگه. ادامه مطلب

کوچله

۳۰ تير ۱۳۹۰
[ چَ ل ِ  ] در دو مورد این کلمه به کار می رود 1. به ته سیب خورده شده یعنی به چوب و هسته باقیمانده می گویند، مثلا می‌گویند کوچله سیب رو دیگه نخور 2. یه زیگیل رو دست هم گفته می شود، مثلا می گویند ... ادامه مطلب

دوشول

۱۹ تير ۱۳۹۰
[ شْ وَ ] غده زائد ادامه مطلب

لوی

۱۹ تير ۱۳۹۰
[ ل ِ ] خوراک اولین چین علف های سبز شده در بهار را گویند . ( با توجه به تلخ بودن علف در رشد اولیه و ... ، خوراک حیوانات علفخوار را در ابتدا ی بهار به این اصطلاح بیان میکنند )  ادامه مطلب

کنده

۱۴ تير ۱۳۹۰
[  کَ نْ د ِ ]بوم کَن ، غار . تونل های حفر شده در بیابان و صحراهایی که از جنس خاک و یا مخلوطی از خاک و شن باشد ، به طول حدودا 10 تا 20 متر و عرض و ارتفاع حدودا 2 متر . برای نگهداری گوسفندان در ... ادامه مطلب

چلم

۱۴ تير ۱۳۹۰
[ چُ لْ مْ ] آب بینی ادامه مطلب

جوز قند کلاغ

۱۴ تير ۱۳۹۰ [ ۳نظر ثبت شده ]
[ جُ  زْ قَ  ] نوعی کرم که غذای لذیذی برای کلاغ به حساب می آید به همین علت به آن جوز قند کلاغ می گویند ادامه مطلب

در سول

۱۳ تير ۱۳۹۰
[ د َر  ِ س ُ ] درب سول یا در نزدیکی سول . سول محلی یا مکانی بود در میون ده ، برای اطراق غریبه ها یا میهمانهای نا آشنا یا کاسبان دور گرد که دارای اتاق برای اسقرار اشخاص و طویه ی برای مال و حال ... ادامه مطلب


  << صفحه 10 از 28 | < 1  2  3  4  5  6  7  8  9  [10]  11  12  13  14  15  16  17  18  19  20  ... > >> >>|   >>