» واژگان برز
همه |
آ |
ا |
ب |
پ |
ت |
ث |
ج |
چ |
ح |
خ |
د |
ذ |
ر |
ز |
ژ |
س |
ش |
ص |
ض |
ط |
ظ |
ع |
غ |
ف |
ق |
ک |
گ |
ل |
م |
ن |
و |
ه |
ی |
گلمو گلونجه
۰۲ خرداد ۱۳۹۱
[ گ ُ م ُ گُ ] قاطی کردن ، ترکیب کلامی یا حرکت و رفتاری جهت منحرف کردن افکار دیگران و سوء استفاده از رفتار خود ( مخلوط کردن خاک و آب بصورت ناقص )
ادامه مطلب
حق دوست
۰۱ خرداد ۱۳۹۱
نام پرنده شانه به سَر ، پرنده ای که بیشتر در هنگام غروب و یا شب می خواند که از آواز آن کلمه " حق گو " استنباط میگردد ، بنا به گفته قدیمی ها این پرنده دانه گندمی از گندم زار کودک یتیم خورده که تا روز ... ادامه مطلب
کله پرته
۰۱ خرداد ۱۳۹۱
[ ک َ ل ِ پَ ] کــَله پَــتره ، پَرت و پَلا ، یکی از اینجا یکی از اونجا ، ناهماهنگ ، ناموزون ، سخنی که از روی هوشیاری نباشد .
ادامه مطلب
یه پوش
۳۱ ارديبهشت ۱۳۹۱
[ ی َ پ ُ ] یه زره ، یه کم ، مقداری ، بیشتر برای بارش باران بکار میرود .
ادامه مطلب
پیلی پیلی
۳۱ ارديبهشت ۱۳۹۱
گیج زدن ، تاب همراه باچرخش ، این کلمه بیشتر در زمان بارش برف که دانه ها بصورت چرخشی به سمت زمین می آیند بکار برده میشود ." برگرفته از چرخش پیلی یا وسیله ای که برای ریسیدن نخ از پشم استفاده میشده "
ادامه مطلب
گرگر
۳۰ ارديبهشت ۱۳۹۱
[ گ ُ ر ِّ گُ ] تُند تُند ، پشت سرهم ، همانند لشگر ، این کلمه با کسره حرف " ر " با کلمه " گـــُر گـــُر " که زبانه کشیدن شعله آتش است فرق دارد .
ادامه مطلب
تنقال
۳۰ ارديبهشت ۱۳۹۱
[ ت َ ] وشکن زدن ، بشکن زدن ، ابراز نوعی شادی ، پَرت کردن ( رها کردن ) انگشت میانی یا اشاره از انگشت شست به منظور زدن ضربه به جایی " مثلا شیطنت بچه ها از پشت سر و زدن این ضربه به گوش همدیگر "
ادامه مطلب
اردلک
۳۰ ارديبهشت ۱۳۹۱
[ ا ُ د ُ ل ُ ]
بوته ای بدون خار و تیغ که در قدیم برای شستشوی لباس از آن استفاده میشد .
ادامه مطلب
شولی قارنجه
۱۲ ارديبهشت ۱۳۹۱
[ شُ رِ نْ ] نوعی آش که سبزی به نام قارنجه و آرد درست می شوند ادامه مطلب
باره درخت
۲۹ بهمن ۱۳۹۰
[ ر ِ ] نوعی آفت درختان میوه با برگهای ریز و خوشه ای ، زائده ای گیاهی با ترکیب شاخ و برگ کوچک در ساقه و شاخه های درخت زرد آلو ، بادام و دیگر درختان میوه با دانه های برنگ سبز که بعد از رسیده ... ادامه مطلب
خرج خدا
۲۹ بهمن ۱۳۹۰
[ خَ رْ جِ ] خر خاکی ، جانوری کوچک با دست و پاهای زیاد شبیه لاک پشت که بیشتر در قدیم زیر فرش ها دیده میشد و میگفتند حیوان " خرجی " آورده است و آن را آزار و اذیت نمی کردند . این جانور کوچک ... ادامه مطلب
پنداری
۲۹ بهمن ۱۳۹۰
[ پ َ ] گمان کردن ، گمان بردن ، انگاری ، گویا ، فکر کردن ، مثل اینکه. ادامه مطلب
دهن آبه
۲۴ بهمن ۱۳۹۰
[ د َ ب َ] خمیازه ، دهان درّه ، دهان دره ای که آب در دهان جمع میشود ( ترشح غدد بزاقی ) .
ادامه مطلب
چو خط
۲۴ بهمن ۱۳۹۰
[ چ ُ خ َ ] چوب خط ، وسیله ای برای اندازه گیری ، میله ای چوبین با ضخامت یک سانتیمتر و ارتفاعی حدوداً چهل سانتیمتر با نشانه های حک شده روی آن ، بنام " خط " جهت اندازه گیری ... ادامه مطلب
هندو
۲۴ بهمن ۱۳۹۰
[ ه َ د ُ] داد و ستد در محصول شیر ، شراکت ، بده و بستان نوبتی .
"هَن دُو کردنِ " فعالیتی مخصوص زنان روستا . با این شرح که تعدادی از همسایگان جهت تعامل و کمک به " ... ادامه مطلب
ناقلیسه
۱۳ بهمن ۱۳۹۰ [ ۱نظر ثبت شده ]
[ ق َ س َ ] کنایه از گردن ِ باریک است ( گـــُرم ) ، ضعیف ، لاجون ، لاغر . ادامه مطلب
|