» واژگان برز

همه | آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |

منقاش

۰۱ شهريور ۱۳۸۹ [ ۱نظر ثبت شده ]
[ م َ ]  اَنبُر ادامه مطلب

ورتمرگ

۰۱ شهريور ۱۳۸۹ [ ۷نظر ثبت شده ]
[و َ ت َ ] بلندشو البته با صدای بلند و تشر [ ت َ ]مثل بشین و بفرما و بتمرگ که ورتمرگ حالت آخری رامی رساند. ادامه مطلب

تنور ماله

۳۱ امرداد ۱۳۸۹
ماله تنور ، وسیله ی است از گیاه گون [ گ َ و َ ] ( گیاهی که کتیرا از آن بدست می آید )  "معمولاً ازریشه گونی که سالخورده است "  که بعد از سوزاندن تنور برای کاستن گرمایش بیش از حد ... ادامه مطلب

فال فال چیدن

۳۱ امرداد ۱۳۸۹ [ ۲نظر ثبت شده ]
قرار دادن اشیاء به صورت نا منظّم و پراکنده ادامه مطلب

چارقد

۳۱ امرداد ۱۳۸۹ [ ۱نظر ثبت شده ]
[ ق َ ] روسری ، پارچه ای مربع شکل مخصوص زنان که آنرا دولا کرده بشکل مثلث در آورند و سپس آن را در وسط طوری بر روی سر اندازند که طرف زاویه قایمه در پشت سر و دو زاویه حاده در طرفین واقع شود، سپس آنرا ... ادامه مطلب

بیخ

۳۱ امرداد ۱۳۸۹
ته,انتها( اسم ) 1 - بن اصل اساس  2 - ریشه گیاه . 3 - ریشه اصلی هر گیاه و درخت که بزرگتر از ریشه های دیگر است از بیخ کَند= کَنده شده از بیخ(کنده شده از ریشه) ادامه مطلب

تقله

۳۱ امرداد ۱۳۸۹
[ ت َ ق َ ] دایره و حلقه  چنبره شدن مار را در برز تقله شدن می گویند. در کفه (که وسیله ایست برای محکم بستن بار ) تکه چوبی هست به نام تقله به شکل دایره که ضخامت این چوب گاهی تا 3 سانتی ... ادامه مطلب

پوری پوری

۳۱ امرداد ۱۳۸۹ [ ۳نظر ثبت شده ]
گرفته شده از معنای پودر یا گرد ( گَ ) { گرد و خاک } : اندک اندک ، کم کم ، در مواردی که برای ریختن یا جابجایی اجناس مایع یا مواد پودرشده در ظرف دیگر بکار میبرند . ادامه مطلب

کوج

۳۰ امرداد ۱۳۸۹ [ ۱نظر ثبت شده ]
[ کَ و  ِ جْ ] میوه زالزالک ادامه مطلب

پستو

۳۰ امرداد ۱۳۸۹
[ پَ سْ ] انباری، اطاق‌کوچک, عقب‌اطاق‌دیگر, صندوقخانه، اطاقکی که در پشت اطاق نشیمن و غیره تهیه کنند و اشیا و لوازم خانه را در آن نهند ادامه مطلب

جلدی باش

۳۰ امرداد ۱۳۸۹
[ ج َ لْ  ] زود باش جَلد به معنی چابک و سریع  ادامه مطلب

نره

۳۰ امرداد ۱۳۸۹
[ ن ِ ر  ِ ] ظرف گلی استوانه ای به ارتفاع تقریبی  90cm که برای گرفتن کره از ماست استفاده می شود ادامه مطلب

کاره

۳۰ امرداد ۱۳۸۹
[ ر  ِ ] تار عنکبوت ادامه مطلب

ورهم غلتیدن

۳۰ امرداد ۱۳۸۹ [ ۱نظر ثبت شده ]
[ و َ ر ِ ه َ غ َ ] (ملق زدن)، (معلق بودن)، افتادن بروی زمین بطوری که در حالت غلتیدن درآید . ادامه مطلب

قرمبش

۳۰ امرداد ۱۳۸۹ [ ۱نظر ثبت شده ]
[ قُ رُ مْ بِ شْ ] صدای رعد و برق ادامه مطلب

خوش پا

۲۹ امرداد ۱۳۸۹ [ ۱نظر ثبت شده ]
تعارف کردن، مثلا میگن خوش پا بزن بیاید تو (یعنی مهمون رو دعوت کن توی اتاق) ادامه مطلب

وخی

۲۹ امرداد ۱۳۸۹ [ ۱نظر ثبت شده ]
[ وَ  ] بلند شو ادامه مطلب

شید کردن

۲۹ امرداد ۱۳۸۹ [ ۱نظر ثبت شده ]
[ کَ ] پهن کردن ادامه مطلب

سرکو

۲۹ امرداد ۱۳۸۹
[ س ِ ]  هاونگ ادامه مطلب

وره

۲۹ امرداد ۱۳۸۹
[ و  ِ ر  ِ ] شکم ،معده ادامه مطلب


  << صفحه 22 از 28 | |<< << < ... 12  13  14  15  16  17  18  19  20  21  [22]  23  24  25  26  27  28  >   >>