برزنامه» گنجینه اعضاء » تاریخچه میونده

قبل از سیل سال 1335 که رودخانه از وسط ده می گذشت و در دو طرف آن از کوچه عمارت تا قنات خانه های مسکونی قرار داشت و هیچ میدان و محوطه ای بی استفاده ای وجود نداشت که مردم جمع شوند و از هر دری سخن بگویند یا غیبت این و آن را کنند!!!! معمولا پاتوق افراد بیکار مخصوصا در زمستان که هوا سرد بود و زراعت تعطیل بود، اغلب سر کوچه عمارت ، جلو مسجد کٌله،مسجدجه، حسینیه (جای نخل قدیم)، جلو زیارت، سر قنات و پا چنار بود. از نوع سخن ها و داستانها و گفتگوها کمتر در ذهن ها مانده جز قدیمیها اگر بخاطر داشته باشند.

اما بعد از سال 1335 که سیل خانه هارا خراب و اغلب آنها را با خود برد به گونه ای که از سر ده تا درقنات صاف بود و دیده میشد و مردم هم برای سکونت از ترس سیل به سمت شمال و جنوب برز پناه برده و آنجا خانه می ساختند. در این زمان میان ده (میونده) وسعت زیادی پیدا کرده بود و محل گو بازی بچه ها شده بودو چون رودخانه از وسط روستا می گذشت و درخت های چنار اطراف رودخانه بزرگ شده بودند و چند مغازه هم ساخته شده بود اصطلاحا به محوطه از حسینیه قدیم تا قنات را "میان ده" می گفتند.

در فصل زمستان بیکاره ها که تعدادشان کم هم نبود جمع می شدند و آتشی روشن میکردند و سخن ها میگفتند و ...خوش بودند. بعد از ظهر هم همانند صبح یکی یکی از اطراف جمع میشدند و جوانتر ها گوبازی را شروع میکردند و مسن ترها برگها جمع کرده و آتش زده و شروع به صحبت و از قدیمی ها و از خاطرات طهران سخن میگفتند بعضی اوقات نیز یک نفر را دست می انداختند تا وسیله خنده دیگران شود، دعوا، فحش و حرف های زشت هم که نقل نبات مجلس بود مخصوصا میان بچه ها که گویی میون ده محلی برای آموزش بی تربیتی بود بهمین دلیل بعضی خانواده ها علاقه نداشتند بجه هایشان به میونده بروند.

میون ده اگرچه محل عبور و مرور همه مردم و توقف و نشستن و دل دادن و قلوه گرفتن بود اما جای هر شخصیتی نیز نبود بهر حال محل خبر و خرید و فروش اجناس از پارچه و میوه گرفته تا خرید اسب و خر که توسط غربتیها عرضه میشد نیز بود. (یاد گنده خره بخیر!)
اینک میون ده به معنای قدیم معنا ندارد بلکه محل عبور و مرور ماشین ها و عابرین پیاده است که همدیگر را نمی شناسند و آنها که یکدیگر را می شناسند و از تهران هستند یکی دودقیقه ای احوال پرسی می کنند و دور می شوند. یک چیز که جز لاینفک میونده بوده و گهگاهی خودشو نشون می داد دعوا بود دعوا. که شور خاصی به میون ده می داد و صداش سریع در ده پخش میشد و سخن پای چراغ شب نشینی ها بود. که متاسفانه این حرکت قدیمی هنوز هم بعضی اوقات خود را نشان می دهد و موضوعش نقل محفل مردم می شود. البته تعداد این افراد معلوم الحال کم بوده و اکثریت آنها را تحویل نمی گرفتند. 

فرستنده : بهنام کردبچه




برای ثبت نظر خود، باید ابتدا به سیستم وارد شوید