برزنامه» گنجینه اعضاء » سفر به کوه سفید...

قدیمی های برز خاطرات بسیار شیرینی رو از سفر به کوه سفید به یاد دارن به طوری که اگه ازشون سوال کنی آیا به کوه سفید رفتی یا نه آهی از ته دل می کشنو میگن: ای جوونی کجایی؟ چون ارادت بسیار خاصی به اون امامزاده ها دارن.
خوب برای رفتن به کوه سفید دو را وجود داره. یکی از خود برز که از منطقه لاچیون عازم میشن و دیگری از راه روستای تتماج که در 30 کیلومتری کاشان (از سمت نطنز به کاشان) قرار داره. اوج لذت این سفر از راه برز هستش به طوری که فقط آدم های کوه نورد و تازه نفس رو می طلبه. بهترین فصل برای آغاز این سفر از برز فصل شهریورماه هستش. زمان راه افتادن اول صبح بعد از خواندن نماز صبح و راهی شدن که البته نباید تنها اقدام به این سفر کرد و باید حداقل 5 یا 6 نفری همراه یک آدم راه بلد که خودش 3 یا 4 بار از این راه به کوه سفید رفته باشه. چون در حین راه به چند راهی های کاملاً مشابه هم می رسید و تشخیص اینکه کدام را درسته بسیار سخته. از لاچیون که شروع کردین پس از حدود 1 تا 1:30 راه پیمایی میان کوه و سنگلاخ به اصلی ترین و گردن کلفترین کوه یا به قول برزی ها گداری می رسید که باید از اون بالا برید. ارتفاع این کوه بسیار زیاده و کسی که تازه نفس باشه میتونه در زمان حداقل 1 ساعت این کوه رو بالا بره. و قتی به نوک کوه می رسید با یه منظره باور نکردنی مواجه میشید. تا چشم کار میکنه کوه و کوه و کوهه. به آسمان که نگاه میکنید عقاب های صحرایی رو میبینید که به صورت جفتی با هم مانور میدن البته یاد آور میشم در طول این سفر ممکنه با جونورهای دیگه هم آشنا بشید. بعد باید شروع کنید و از کوه پایین بیاید وقتی پایین اومدین بعد از تقریباً‌30 دقیقه پیاده روی با یک منظره باور نکردنی مواجه میشید وسط این همه کوه و دشت یکدفعه چشمتون به چند تا چشمه پر آب که اطراف اون چند تا درخت گردو با سن بالا وجود دارن می خوره. اسم این منطقه دینمار هستش. جایی که شبیه محل استراحت کسائیکه قصد سفر به کوه سفید رو دارن تا اونجا یه نفسی تازه کنن. اگه ساعت 5 صبح از برز راه افتاده باشید نزدیک ساعت 8 صبح به این منطقه می رسید و میتونید صبحانتون رو اونجا بخورید. وقتی شروع به خوردن صبحانه می کنید احساس جالبی بهتون دست میده. حتما‍ می پرسید چه حالتی؟ هر چی صبحونه می خورید سیر نمیشید چون هر وقت احساس سیر شده بهتون دست میده وقتی یه لیوان از آب اون چشمه ها رو می خورید انگار هیچی نخوردیدو دوباره شروع به خوردن میکنید این رو من چند بار تجربه کردم. حالا هر و کر کردن همه در حین صبحونه خوردن به کنار، وسطی بازی کردن خانم ها وسط اون همه کوه طرفه دیگه. خانم هایی که خیلی تو بند کلاس و پرستیژ بودن اونجا که می رسن انگار صد ساله تو دهات زندگی میکنن!! با اینکه در حین بازی چند بار زمین می خوردن لباسهاشون خاکی می شد ولی بازم بلند می شدنو انگار نه انگار!!! وقتی صبحوتون رو خوردین وقت ادامه راهه. اون چند راهی هایی که می گفتم از این منطقه به بعد شروع میشه . این چند راهی ها فقط توسط یه آدم راه بلد قابل تشخیص هستش چون اگه اشتباه برید راهو گم می کنیدوخوراک چرب و نرمی برای گرگ های شب گرد خواهید بود! یادمه ما که به اون چند راهی ها که رسیدیم لیدرمون جلو جلو رفته بود ما هم با 8 نفر دیگه عقب مونده بودیم . به اتفاق یه راهیو انتخاب کردیم و خواستیم راهی بشیم که دیدیم الاغ ها راه نمی یفتن و میخوان از را دیگه ای برن. خلاصه هر کار کردیم الاغ ها از اومسیر نیومدن و خواستن راه خودشون رو برن. بعد دیدیم لیدرمون دوان دوان خودشو به ما رسوند و گفت بابا همون مسیری که الاغ ها میان درسته ادامه بدین!!!! آخه اون الاغ ها شاید 100 بار به کوه سفید رفته بودن. در ادامه راه بعد از گذشتن از چند تا تپه به یه کوه گردن کلفته دیگه میرسید که اسمش گدار وش هستش. حداقل 2 ساعت طول میکشه که این کوه رو برید بالا و بعد بیایید پایین. پشت این کوه روستایی بسیار خوش آب و هوا و سرسبز به نام وش هستش. موقع ناهار به اونجا می رسید و میتونید ناهارتون رو در باغات وش میل کنید، خوب استراحت کنید و بعد دوباره راه بیافتید. بعد از گذشتن از این روستا دوباره به کوه گردن کلفت دیگه ای می رسید که اونم 1 ساعت طول می کشه تا از اون عبور کنید وقتی آخرین پیچ از گردنه این کوه رو رد کردین ناگهان میبینید که همه کوه ها ناگهان رنگ سفیدی به خوشون میگیرن و نگاهتون به چند تا خونه با سبک ساخت قدیمی میافته. این خونه ها مهمونسراهای امامزاده های کوه سفید هستن. در اونجا به شما اتاق کرایه داده میشه در ضمن تمامی وسایل برای پخت و پز هم توی انبار دارن اگه به متصدی مهمونسرا بگید هر چی بخواید بهتون میده. اتاق ها بسیار جالبن. همه به صورت بالکن ساخته شدن، با تیرهای چوبی که وقتی بهشون نگاه می کنی انگار هر لحظه میخوان رو سرت خراب بشن!! خوب میرسید یه نفسی چاق میکنید، وسایلتون رو در اتاقی که کرایه کردین میذارین و بعد به قصد زیارت راهی امامزاده ها ی زیارتگاه میشید که اگه رفتید ما رو هم دعا کنید البته در اطراف این امامزاده ها یه قبرستونی هست که اهالی وش امواتشون رو برای خاک سپاری به اونجا آوردن البته ناگفته نمونه که چند نفر از اهالی برز هم در اونجا مدفون هستن چون در ایام قدیم به قصد زیارت امامزاده های کوه سفید به اونجا اومده بودن، به علت بیماری همونجا مرده بودن و چون نمیتونستند با اون شرایط به برز بیارنشون همونجا دفنشون کردن. راه دیگه ای که گفتم از روستای تتماج هست که با ماشین تا پای کوه میرید و بعد فقط یه کوه هست که باید از اون عبو کنید تا به امازاده های کوه سفید برسید. در انتها یاد آور میشم که این منطقه برق نداره و از زمان آغاز تاریکی تا ساعت 10 شب روشنایی توسط یه دیزل ژنراتور تامین میشه وبعد هم خاموش میکنن و این یعنی اینکه بفرمایید بخوابید!!! 
فرستنده : سید مجید میرزاباقری برزی




برای ثبت نظر خود، باید ابتدا به سیستم وارد شوید